گزارش مراسم اختتامیۀ نخستین کنفرانس بینالمللی مطالعات اروپا و آمریکا
مائده پورصفائی
مراسم اختتامیۀ «نخستین کنفرانس بینالمللی مطالعات اروپا و آمریکا» به تاریخ 20 خرداد 1404 در دانشکدۀ مطالعات جهان برگزار شد. این رویداد بزرگ علمی، پس از دو روز و برگزاری چهارده پنل تخصصی، با حضور اساتید و پژوهشگرانی از ده کشور جهان پایان یافت.
دکتر زینب قاسمی طاری، دبیر علمی همایش، در سخنرانی اختتامیۀ کنفرانس، ضمن تشکر از تمامی دستاندکاران در برگزاری این رویداد، از موفقیتآمیز بودن آن ابراز خرسندی کردند. وی در ابتدای سخنان خود، با تأکید بر این نکته که مطالعات اروپا و آمریکا در دانشکدهها و اندیشکدههای دیگری نیز در ایران انجام میگیرد، به رویکرد میانرشتهای دانشکدۀ مطالعات جهان اشاره کرده و به ارائۀ آماری از پژوهشهای ارسالشده به دبیرخانۀ کنفرانس پرداختند: «ما سعی کردیم در انتخاب موضوعات و پنلها رویکرد میانرشتهای دانشکده را حفظ کنیم. پنلهای ما موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، ژئوپلیتیک و فرهنگی را شامل میشد و بحثهای تحلیلی و حقوقی را نیز داشتیم. استقبال بسیار خوبی از کنفرانس شد و در حدود سیصد چکیده دریافت کردیم. هشتاد مقاله در این دو روز ارائه شد و پژوهشهای خوب دیگری نیز بودند که به دلیل محدودیتها نتوانستیم از آنها بهرهمند شویم. شرکتکنندگان در این دوره از ده کشور مختلف، به صورت حضوری و آنلاین، بودند.»
ایشان در ادامه به برگزاری سالیانۀ این کنفرانس در آینده اشاره و از پژوهشگران دعوت کردند تا در دورههای آیندۀ آن نیز شرکت داشته باشند. مقالات همایش پس از داوری در در دو ویژهنامۀ دانشکدۀ مطالعات جهان منتشر خواهند شد.
در ادامۀ این مراسم، دکتر بهزاد احمدی، دبیر اجرایی کنفرانس با تشکر ویژه از همکاران، دانشجویان و کادر اجرایی دانشکدۀ مطالعات جهان، به فضای همدلانۀ موجود اشاره کرده و این رویداد را ماحصل همکاری میان دو گروه اوراسیا و آمریکای دانشکده و در نتیجۀ حمایت بیدریغ مؤسسۀ مطالعاتی ایران-یوریکا دانستند. «در کنار همۀ این موارد، یک هیأت رئیسۀ خوب به رهبری دکتر عاملی که جایشان خالیست، این اتفاق را رقم زد. ایشان فضایی را برای ما فراهم کردند تا بتوانیم دربارۀ بسیاری از موضوعات بیدغدغه صحبت کنیم و حرفهای خوبی بزنیم.» این استاد دانشگاه، در ادامه، از گستردگیِ مخاطبان -از ژاپن و مالزی تا روسیه و هند- سخن گفته و نسبت به حضور مهمانان خارجی و امکان ایجاد فضای تعاملی با پژوهشگران کشورهای خود و ایران ابزار امیدواری کردند: «انشاءالله مهمانان خارجی شرکتکننده در کنفرانس بتوانند سفیران خوبی برای دانشکدۀ مطالعات جهان و دانشگاه تهران باشند و امکان همکاری میان پژوهشگران را فراهم آورند.»
مراسم اختتامیه با سخنرانی دکتر سید محمد مرندی ادامه یافت. ایشان در باب ریشههای شکلگیری دانشکدۀ مطالعات جهان و ایدۀ تشکیل آن سخن گفتند: «این ایده در حدود بیست سال پیش در ذهن دکتر عاملی به وجود آمد و با صحبتی که داشتیم، تصمیم به ایجاد مؤسسهای گرفته شد که همان مؤسسۀ مطالعات آمریکای شمالی و اروپاست. در آن زمان این احساس وجود داشت که در ایران، به صورت صحیح و علمی کشورهای غربی مطالعه نمیشوند. بعد به تدریج حس کردیم علاوه بر اینکه در حوزۀ مطالعات آمریکا و اروپا خوب کار نکردهایم، بر کشورهای دیگر اصلاً کار مطالعاتی نکردهایم و بهتر است دانشکدهای به نام مطالعات جهان تأسیس شود. دکتر عاملی در این مسیر بسیار زحمت کشیدهاند.» سپس به فقر مطالعات کشورها در زمان تأسیس دانشکده اشاره کرده و از دشواریهای جذب هیأت علمی برای هر گروه سخن گفتند: «فارغالتحصیلان در آن زمان بیشتر در حوزۀ کشورهای غربی بودند و ما در حوزۀ آسیا و آفریقا و یا آمریکای لاتین بسیار فقیر بودیم. افراد به سختی جذب شدند و به تدریج وضعیت این دانشکده بهتر شد.»
دکتر مرندی «رفتار اروپا و آمریکا در قبال ایران» را از جمله دلایل احساس نیاز به شناخت کشورهای غیر غربی برشمرده و افزودند: «تلاشهایی که آقای دکتر ظریف، سنایی و باقری برای اصلاح امور انجام دادند ظاهراً در طرف مقابل تأثیری نداشته و آنها مصمم هستند که مسیر کنونی را ادامه دهند. به طور خاص، رفتار اروپاییها برای من جالب است که حاضر شدهاند خودشان و منافعشان را قربانی منافع آمریکا کنند.» سپس به رفتار گذشتۀ اروپا اشاره کرده و سخنرانی وزیر امور خارجۀ فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل در مخالفت قاطع با حملۀ آمریکا به عراق را مثال زدند: «حتی در سال 2008، هنگامی که ناتو در حال گسترش بود، صدراعظم وقت آلمان (مرکل) و رئیس جمهور فرانسه (سارکوزی) در اجلاس سران ناتو با این گسترش مخالفت کردند؛ چرا که برای خود جایگاهی قائل بودند. اما شرایطی به وجود آمده که امروز اروپاییها منافع خود را در اوکراین قربانی میکنند. رئیس جمهور آمریکا هم عوض شد، اما آنها همچنان در حال قربانی کردن خود هستند.»
ایشان منافع اروپا را در همکاری با منطقه دانسته و از تمایل جمهوری اسلامی ایران به تقویت همکاریها با اروپا سخن گفتند. همچنین، تقویت رابطه با سایر کشورهای جهان در کنار گفتوگوها را از جمله مواردی برشمردند که به اروپاییها «دست خالی نبودن» و «قدرت» ایران را نمایش خواهد داد. در دیدگاه ایشان، به این ترتیب، اروپاییها با انگیزه و عقلانیت بیشتری با ما تعامل خواهند کرد. سپس به سفرهای رئیس جمهور به چین و منطقه اشاره و تقویت روابط ایران با کشورهای جنوب، بریکس، شانگهای، کشورهای شرقی و آسیایی را سیاست بلندمدت خوب توصیف کردند که منجر به تجدید نظر اروپاییها خواهد شد: «آنها به تدریج خواهند فهمید که بیدلیل و بدون هیچ دستاوردی روابط خود را با ما قطع کردند.»
سخنران انتهایی این مراسم، آقای دکتر علی باقری، دبیر شورای راهبردی روابط خارجی بودند. ایشان پس از ابراز خوشبختی از حضور در جمع دانشپژوهان و فرهیختگان دانشکدۀ مطالعات جهان، ایدۀ تأسیس این دانشکده را مبارک خواندند: «ما به عنوان ایران یک قدرت هستیم، اما خیلی وقتها این را باور نداریم و به الزامات و اقتضائات آن پایبند نیستیم. یکی از الزامات قدرت این است که برای همۀ پدیدههای دنیا، به عنوان یک بازیگر قدرتمند، ارزش قائل شود و آنها را مورد توجه و بررسی قرار دهد.» به این ترتیب، دانشکدۀ مطالعات جهان چنین امکانی را فراهم میآورد.
وی در ادامۀ سخنان خود به «اروپا» به عنوان یک مفهوم جغرافیایی، سیاسی و یا تمدنی اشاره کرده و اروپای جغرافیایی را محدودهای دانستند که شامل چندین کشور در یک قاره میشود و حدود آن مشخص است. «اروپای سیاسی عمدتاً به چند کشور خاص اروپایی اطلاق میشود که نقش محوری در سیاستهای این منطقه دارند. در مقابل، اروپای تمدنی گسترهای فراتر دارد و مناطقی نظیر استرالیا و حتی ژاپن را نیز به دلیل رفتارهای همسو در بر میگیرد. اروپای جغرافیایی عمدتاً درگیر مجموعهای از پیوندها و اتحادهای مشروع و نامشروع است؛ مقصود بنده از لفظ نامشروع نفوذ جریان صهیونیستی در ابعاد مختلف اروپاست. اروپای سیاسی نیز، با توجه به پیشینۀ سلطهگری خود در اقصی نقاط جهان، همچنان در حال پیگیری خوابهایی است که ریشه در گذشته دارد. طبیعی است که این کشورها برای خود امتیازات ویژهای قائل باشند.»
دکتر باقری بهترین تعبیر از نگرشِ اروپایِ تمدنی را در سخنان مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا، جوزپ بورل، یافتند: «آنها گفتند ما باغ هستیم و همۀ دنیا جنگل. نکتۀ قابل توجه این است که نه خود ایشان و نه دیگر مقامات اروپایی تا کنون نقدی جدی به این سخن وارد نکردهاند. این موضوع بهخوبی نشاندهندۀ عمق نگرش تمدنی آنها به دیگر کشورهاست.»
وی پرسش اساسی در روابط ایران و اروپا را «سطح مناسبات، تعاملات و روابط» دانسته و نقطۀ آغاز بحث را موضوع «استقلال» جمهوری اسلامی ایران خواندند. «ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هویتی تازه پیدا کردیم. البته پیش از آن نیز ایران همواره ملتی مستقل بوده است. ما هیچگاه مستعمرۀ هیچ قدرتی در جهان نبودهایم. شاید بتوان گفت ما تنها ملت در دنیا هستیم که حتی زمانی که مقهورِ قدرتِ غالبی شدیم و سرزمینمان اشغال شد، در نهایت بر آن قدرت پیروز شدیم. بعید میدانم چنین ملت و تمدنی در جهان وجود داشته باشد. مغولها وقتی به ایران حمله کردند، چندین دهه حکومت کردند. اما بعد از چند سال، ما مغولیزه نشدیم؛ بلکه آنها اسلامیزه و شیعه و ایرانیزه شدند. این نشاندهندۀ عمق، اصالت و منطقِ تمدن، فرهنگ و باورهای ایرانی ـ اسلامی است که توانسته چنین تأثیری را ایجاد کند. نکتۀ مهم این است که پس از انقلاب اسلامی، استقلال سیاسی نقطۀ شروع حرکت ما در عرصۀ بینالمللی بوده است.»
دبیر شورای روابط راهبردی به شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و جایگاه نخستی که کلمۀ استقلال دارد اشاره کرده و افزودند: «استقلال، در معنای ساده، یعنی خوداتکایی که نیازمند قدرت است. بدون قدرت نمیتوانیم ادعای استقلال کنیم. داشتن قدرت منشأ اختلاف جریان غرب از جمله اروپاییها با ما شده است. ما، مانند هر بازیگر دیگر، برای پیشرفت ذیل استقلال نیازمند حفظ قدرت و ارتقای آن هستیم. نکتۀ قابل تأمل آن است که ایران، در مسیر ارتقای قدرت خود، همواره در چارچوب هنجارهای بینالمللی حرکت کرده است؛ به دلیل اینکه ما قدرت مسئولیتپذیری بوده و هستیم. در مقابل، غربیها و بهویژه کشورهای اروپایی، فاقد چنین مسئولیتپذیری هستند.» دکتر باقری، در ادامه، بارزترین مثال عدم مسئولیتپذیری را مسألۀ غزه خواندند. ایشان نمونۀ دیگری از عدم مسئولیتپذیری اروپا و آمریکا را تهدیدهای نظامی علیه تأسیسات هستهای قانونی ایران دانستند؛ درحالی که این تأسیسات همواره تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی فعالیت کرده است.
وی مسئولیتپذیری را به معنای رعایت اصول، هنجارها و چارچوبهای پذیرفتهشدۀ جهانی توصیف کرده و گفتند: «جمهوری اسلامی ایران نظم موجود جهانی را قبول ندارد و یکجانبهگرایی آمریکایی را به صراحت رد میکند؛ اما نقد خود را در چهارچوب چندجانبهگرایی مطرح کرده که مقبولیت بینالمللی دارد.» ایشان ایران را «لنگرگاه ثبات در منطقه» نامیده و جغرافیای آن را استثنایی خواندند: «یکی از همسایگان ما فقیرترین کشور دنیا و دیگری ثروتمندترین است. کشوری در همسایگی ما بزرگترین تولیدکنندۀ مواد مخدر است. ثبات در ایران با ثبات در اروپا از زمین تا آسمان تفاوت دارد. این ناشی از قدرت ماست. قدرت ما سرمایهای برای جهان است. آنها باید از این قدرت حمایت کرده و قدردان آن باشند.» اما متأسفانه به دلایلی مانند زیادهخواهی، اتحادهای نامشروع، نفوذ جریان صهیونیستی یا منافع مقطعی کشورهای اروپایی، آنها از چارچوبهای مشروع خارج میشوند. این واقعیت موجد و تسریدهندۀ بحران است.
دکتر باقری با اشاره به تداوم رویکرد غیرمسئولانۀ اروپا اذعان کردند که برای رسیدن به مسیری منطقی و متقابل در روابط، دو اصل باید پذیرفته شود: «پذیرش قدرت ایران و پذیرش مسئولیت از سوی اروپا.» همچنین، این دو اصل را منطقی و غیرقابل انکار دانسته و افزودند که بر مبنای این چارچوب، هم امنیت در منطقه تضمین میشود و هم روابطی باثبات شکل خواهد گرفت.
دبیر شورای راهبردی روابط خارجی ضمن انتقاد شدید از نقش اروپا در اعمال تحریمها، این اقدامات را «سلاح کشتار جمعی» توصیف کرده و گفتند که این تحریمها مستقیماً مردم عادی را هدف قرار میدهند. همچنین، اروپا را به سکوت یا مشارکت در این سیاستها متهم کرده و یادآور شدند که مستنداتی دربارۀ جلوگیری از دسترسی بیماران صعبالعلاج به دارو توسط برخی کشورهای اروپایی وجود دارد. در ادامه، با انتقاد از استاندارد دوگانۀ اروپا، تأکید کردند که این رویکرد مانع شکلگیری زیست مشترک و مفاهمۀ مفید میان ایران و اروپا شده است: «آنها خواهان بازیای هستند که ایران از قدرت و منافع مشروع خود عقبنشینی کند، اما چنین چیزی غیر ممکن است.»
در پایان، ابراز امیدواری کردند که چنین نشستهایی بستری را برای مفاهمۀ منطقی نخبگان دو طرف ایجاد کرده و عواملی را که بر مناقع دو طرف سایه میاندازند از میان بردارد.